1یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور//کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور -2ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن//وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور -3گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن//چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور -4دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت//دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور -5هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب//باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور -6ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند//چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور پیر زنا چله شو (با برگردان فارسی )
سئوال فارسی نهم از درس یک تا آخر درس هفتم
فارسی نهم معنی درس 7
غم ,مخور ,سر ,دل ,چون ,بازآید ,غم مخور ,بازآید به ,نهای از ,واقف نهای ,چون واقف
درباره این سایت